یا مقلب القلوب و الابصار

یا مدبر اللیل والنهار

یا محول الحول و الاحوال

حول حالنا الی احسن الحال

******************************

سلــــــــــــــــــام بچه ها عیدرو به همتون تبریک میگم مخصوصا به همه ی دوستای گل مثلث چت

امیدوارم سال خوبی داشته باشید....همچنین عیدرو به عشق زندگیم امیرجونیم و اجی جونی گلم ایدایی و داداش خوبم شاهین تبریک میگم

امیدوارم تو سال جدید به همه ی ارزوهاتون برسید و سال خوبی داشته باشید....

 دنيايت را با دنيايم عوض ميكني؟

فقط چند ساعت....

ميخواهم بدانم آنكه تمام دنياي من است ......

در دنيايش چه سهمي دارم !!!!!!!!!!!!!

فاصله بین بهشت و جهنم زندگی من ..
تنها به اندازه ی فاصله ی دستان توست..
در آغوش تو بودن یا نبودن..
کـــور شــود هــر آنــکــﮧ
چــشــم دیـدن
عـشــقـمـــآن
و خـوآنـدלּ عـآشـقـآنــﮧ هــآیــمان
را نـــدآرد...!!

   چہ خوش خیال است!!!

   فاصلہ را مے گویم!!!

   بہ خیالش تو را از مـטּ دور کرده...

   نمے داند تو جایت امـטּ است اینجا میاטּ قلبم

من و خدا سوار یک دوچرخه شدیم ،
من اشتباه کردم و جلو نشستم !!
.
فرمان دست من بود و سر دوراهی ها دلهره مرا می گرفت ...،
تا اینکه جایمان را عوض کردیم !
حالا آرام شدم و هر وقت از او میپرسم که کجا میرویم ؟
برمیگردد و با لبخند می گوید:
.
.
.
" تو فقط رکاب بزن ...!"

شازده کوچولو میگفت :
گل من گاهی بد اخلاق و کم حوصله و مغروره ،
اما موندنیه 
همین بودنشه که او را تبدیل به گل من کرده ......

مـیـشـه نـبـیـنـیـش و دوسـش داشـتـه بـاشـی ..

مـیـشـه تـو حـسـرتِ صـداش بـاشـی و دوسـش داشـتـه بـاشـی ..

مـیـشـه حـتـی نـدونـی دسـتـاش چـه شـکـلـیـه و عـاشـقِ گـرفـتـنـشـون بـاشـی..

مـیـشـه حـجـمِ بـودنـش کـنـارت نـبـاشـه و هـر ثـانـیـه کـنـار خـودت احـسـاسـش کـنـی ..

مـیـشـه دریـچـه ی زیـبـایِ نـگـاهـش رو نـدیـده بـاشـی و با انـگـشـتـات چـشـمـاش رو لـمـس کـرده بـاشـی ..

مـیـشـه نـبـاشـه ولـی بـاشـه و تـو عـاشـقـش بـاشـی ..

میشه مجازی باشه اما باشه....

از روزی کـ ه نــآمـت ملکـ ه ی ذهنــم شد ،
احسـآس می کنـمـ ...
جمجمـ ه ام بـآ شکوهـ تـریـن امپـرآطوری ِ دنیــآسـت

ﺩﺭ ﺣﺴﺮﺕ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﻣﺎﻧﺪﻥ ﭼﯿﺰﯼ ﺟﺰ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﻥ
ﺍﻣﺮﻭﺯ ﻧﯿﺴﺖ.
ﺗﻮ ﻓﻘﻂ ﯾﮑﺒﺎﺭ ﻫﺠﺪﻩ ﺳﺎﻟﻪ ﺧﻮﺍﻫﯽ ﺑﻮﺩ،
ﯾﮑﺒﺎﺭ ﺳﯽ ﺳﺎﻟﻪ،
ﻭ ﯾﮑﺒﺎﺭ ﻫﻔﺘﺎﺩ ﺳﺎﻟﻪ.
ﺩﺭ ﻫﺮ ﺳﻨﯽ ﮐﻪ ﻫﺴﺘﯽ, ﺭﻭﺯﻫﺎﯾﯽ ﺑﯽ ﻧﻈﯿﺮ ﺭﺍ
ﺗﺠﺮﺑﻪ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ . ﭼﺮﺍ ﮐﻪ ﻣﺜﻞ ﺭﻭﺯﻫﺎﯼ ﺩﯾﮕﺮ, ﻓﻘﻂ
ﯾﮑﺒﺎﺭ ﺗﮑﺮﺍﺭ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ.
ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﺍﺯ ﻋﻤﺮ ﺗﻮ ﺯﯾﺒﺎﺳﺖ ﻭ ﻟﺬﺗﻬﺎﯼ ﺧﻮﺩﺵ ﺭﺍ
ﺩﺍﺭﺩ.

دنیای ما دخترا

پر از لاكای رنگارنگ...

رژ لبای پررنگ...

گردنبندای طلايی..نقره ای...

انگشتر و جواهر

پر از ست كردن دامن با تاپ

ساپورت, ساقاي رنگی رنگی

پر از قراراي دخترونه

دوره همی...

تلفنای 2 ساعته با موضوع مخاطب خاص!!!

گريه كردنای يواشكی زير پتوهای صورتی

دفترچه خاطرات

قول دادن به همديگه سر فراموش كردنای دوس پسرا!

قول دادن به هم و اينكه فردا يه روز جديده!

دوردورای پر شيطنت

پاستا خوردن تو كافه ی دنج...

آهنگ گوش دادنای نصف شبی تو اتوبانا...

با ناراحتی به هم زنگ زدن و

چن دقيقه بعداز شوخيای هم خنديدن

آرايشگاه رفتنای هول هولكی

1000بار اين جمله رو تكرار كردن:

تو ك اكی ميشی حالا من چيكا كنم؟

اس دادنای شبونه: بهت زنگ زد؟نه؟گورباباش

گپای4 -5 تايی دور ميزونسكافه خوردن،مسخره كردن همديگه

كلمه های رمزی ك فقط خودمون معنيشو ميدونيم

رازايی ك فقط خودمون ازشون خبر داريم

دنيای ما پره از لباسای سفيد وتورای پف پفی و مخاطبای خاصمون...

ك شاهزاده سواربر اسب سفيدمونن

دنيای ما دخترا پره از احساسات پاك و روياهای دختروونه.

چرا فکر می کنی چون دختری

باید همیشه غمگین باشی؟شکست خورده باشی؟!

عزیز من!

یاد بگیر که تو دختری!

یاد بگیر تو کلاس بذاری! تو ناز کنی !

اون خیلی بیجا می کنه تورو ناراحت کنه!

خیلی بیخود می کنه اشکتو دراره!

اصلا برا چی به یه موجود مذکر اجازه می دی شادی زندگیتو ازت بگیره؟!

این اسمش عشق نیست به خدا!

خودتو گول نزن!

کسی که عاشق توا،

هرگز نمی تونه غمتو ببینه!

چه برسه به اینکه خودش عامل غمت باشه!!

دختر باش!

دخترونه ناز کن!

دخترونه فکر کن!

دخترونه احساس کن!

دخترونه استدلال کن!

دخترونه زندگی کن

مرد و زن جوانی سوار بر موتور در دل شب می راندند.آنها عاشقانه یکدیگر را دوست داشتند.

زن جوان: یواش تر برو، من می ترسم. 
مرد جوان: نه، اینجوری خیلی بهتره. 
زن جوان: خواهش میکنم ، من خیلی می ترسم. 
مرد جوان: خوب، اما اول باید بگی که دوستم داری. 
زن جوان: دوستت دارم، حالا میشه یواش تر برونی. 
مرد جوان: منو محکم بگیر. 
زن جوان: خوب حالا میشه یواش تر بری. 
مرد جوان: باشه به شرط اینکه کلاه کاسکت منو برداری و روی سر خودت بذاری، آخه نمیتونم راحت برونم، اذیتم میکنه. 

روز بعد واقعه ای در روزنامه ثبت شده بود. برخورد موتور سیکلت با ساختمان حادثه آفرید.

در این سانحه که به دلیل بریدن ترمز موتورسیکلت رخ داد، یکی از دو سرنشین زنده ماند و دیگری درگذشت.

مرد جوان از خالی شدن ترمز آگاهی یافته بود.

پس بدون اینکه زن جوان را مطلع کند با ترفندی کلاه کاسکت را بر سر او گذاشت و خواست تا

برای آخرین بار دوستت دارم را از زبان او بشنود و خودش رفت تا او زنده بماند.

دمی می آید و بازدمی میرود.

اما زندگی غیر از این است و ارزش آن در لحظاتی تجلی می یابد که نفس آدمی را می برد

هی تو …
نمیدانم نامت را چه بگذارم …
مخاطب خاص !
تمام زندگی !
دلیل نفس کشیدن !
همه ی وجود …
یا تنها عشقم …
به هرنامی که باشی بدان …
آرام …
تا ابد...
برایت جــــــ♥ــــــان میدهم ...

گاهیـ وقتـــا

یهـ " نفـــر "

باعثـ میـ شهـ کهـ حسـ کنیــ

چیزیـ کهـ تـــو رو رویــ زمینـ نگهـ داشتهـ ...

جاذبهـ یـ زمینـ نیستــ ...!

اگه این زندگی باشه، اگه این سهمم از دنیاست
من از مردن هراسم نیست

یه حسی دارم این روزا، که گاهی با خودم می گم
شاید مُردم حواسم نیست . . . ؟!!!

نیمـﮧ ﮮِ ِ گمشـــــده ام نیستـﮯ ؛

ڪـﮧ بآ نیمـﮧ ﮮ ِ دیگر بـﮧ جستُ جویت برخیزم ...


تـــــــو ؟


تمآم ِ گمشــده ﮮ ِ منـﮯ !


تمــــــــــــــــآم ِ
گمشـבه ﮮ ِ

مــن

مـَלּ همـ ــآنـ َـم

خـوب تمـ ــآشـا ڪـُטּ

בُختــَرے ڪـہ براے בاشتــنــتـــ ...

تمــامـــ شبـــ را بیـבار مـے مانـב

و با تـ ـویــے ڪـہ نیــستے حرف مے زنـב

בختــرے ڪـہ ...

زانــو میــزنـב لبــہ تختــش و چشمــــانش را مــے بنـבَב

و تنــــهـا آرزویـــَش را براے

هـــزارمیـــن بـــــار بـہ خـُـــבا یـــاב آور مـــے شود!!!

خـُــבا هم مثــل همیـــشهـ لبــــخنـב مے زنـב

از ایــטּ ڪـہ ×تـ ـــو × آرزوے همیشگے مـــטּ بوבے!!!

بگذار بگویم :


آخر فهمیدم چه ربطی بهم داریم !



که پشت این همه فاصله تا این حد به من نزدیکی ...


" تو ادامه ی وجود منی "


دل من با تو آرام گرفت


این نوشته های گاه و بی گاه


قلب من است برای تشکر از تو


که تمام کج خلقی هایم را تحمل کردی


صبورانه همه ی بهانه گیری هایم را هضم کردی


و آخر هم با همان زنگ صدای همیشگی ...


تسکینم دادی


من نمی دانم چه شد یا از کجا پیدا شدی !



فقط خوب کردی ادامه ی وجود من شدی

. . . خوب کردی !

خوشــــــــــبختی داشتن کســـــی است

که بیشـــتر از خـــودش

تــ ــ ــ ــ ــو را بــخواهد

و

بیشـــتر از تــ ـ ـ ـ ــو

هیـــــ♥ــــــچ نخواهد

و

تــــــ♥ــــو ...

برایش تـــ ــ ــ ــمام زندگی باشی ...

دختر: شنیدم داری ازدواج میکنی، مبارکه!خوشحال شدم 

پسر:ممنون؛ایشالا قسمت شما...!

دختر: میتونم  برای آخرین بار، یه چیزی ازت بخوام؟

پسر:چی میخوای؟

دختر:اگه یه روز صاحب دختر شدی،اسم منو بزاری روش!

پسر:چرا؟ میخوای هر موقع نگاش کنم،صداش کنم،

درد بکشم...؟

دختر:نه! 

آخه دخترا عاشق باباهاشون میشن؛

میخوام بفهمی چقد عاشقت بودم...

مــــرد نــیـــسـتــم امــا ... 

حـــرفــم یـــکی اسـتــــ ! 

" تـــــو"...

...من یک  دخترم...

بدان؛

"حوای"کسی نمیشوم،

که به "هوای" کس دیگری برود...

تنهایی ام را با کسی قسمت نمیکنم؛

که روزی تنهایم بگذارد!

روح خداست که درمن دمیده وشده و"احساس" نام گرفته؛

ارزان نمی فروشمش!

دستهایم بالین کودک فردایم خواهد بود...

بی حرمتش نمیکنم؛

و به هرکس نمیسپارمش!

سودای دلم قسمت هر بی سروپایی نیست...

...من یک دخترم...

وقتی تو اومدی ودستت رابه سویم دراز کردی،گفتم:

ازقفس چه میدانی؟گفتی:ازادی

ازمحبت؟:عشق

ازدوستی؟:صداقت

ازبهار؟:طراوت

ازسفر؟:انتظار

ازجدایی؟:....

بازهم گفتم:جدایی؟سکوت تو مرا شکست وبه گریه انداخت

به چشمانت نگاه کردم وگفتم بگو....

تواغوشت رابه رویم گشودی وگفتی:جدایی هرگز...

بی تومن میمیرم..........

ﭼـﻘـﺪﺭ ﺧـﻮﺑـﻪ . . .

ﯾـﮑـﯽ ﺑـﺎﺷـﻪ

ﯾـﮑـﯽ ﺑـﺎﺷـﻪ ﮐـﻪ ﺑـﻐـﻠـﺖ ﮐـﻨـﻪ . . .

ﺳـﺮﺗـﻮ ﺑـﺰﺍﺭﯼ ﺭﻭﯼ ﺳـﯿـﻨـﺶ

ﺁﺭﻭﻣـﺖ ﮐـﻨـﻪ . . .

ﺣـُﺮﻡ ﻧـﻔـﺲ ﻫـﺎﺵ ﺗـﻨـﺖ ُ ﺩﺍﻍ ﮐـﻨـﻪ . . .

ﻋـﻄـﺮ ﺩﺳـﺘـﺎﺵ ﻣـﻮﻫـﺎﺗـﻮ ﻧـﻮﺍﺯﺵ ﮐـﻨـﻪ . . .

ﭼـﻘـﺪﺭ ﺧـﻮﺑـﻪ . . .

ﭼـﻘـﺪﺭ ﺧـﻮﺑـﻪ ﮐـﻪ ﺁﺭﻭﻡ ﺩﻡ ﮔـﻮﺷـﺖ ﺑـ
ﻏـﺼـﻪ ﻧـﺨـﻮﺭﯼ ﻫـﺎ . . .

ﻣﻦ ﮐــ ♥ـــﻨـــ ♥ـــﺍﺭﺗـــــــ ♥ ـــــــــ

آهای تویی که جای منو گرفتی...

یادت باشه...

بهش هی نگو این کارو بکن اون کارو نکن عصبی میشه...

اگه حرف بدی زدی و چیزی بهت نگفت فک نکن نفهمیده...

اگه فقط یه ذره حس کردی ناراحته بدون ازچیزی عصبانیه ولی مث همیشه میریزه تو خودش و حرفی نمیزنه...

اگه قهر کرد یادت نره که باید نازشو بکشی.اگه اینکارو نکنی فک میکنه دوسش نداری...

خوشش میاد دوست داشتن تورو به خودش مسخره کنه و توبگی:فرقی نداره.هرچی و هرجوری باشه من دوستت دارم...

اگه ناراحت باشه آروم و مهربون صداش کن...بهش آرامش میده...

عاشق سورپرایز کردنه.سعی کن چن وقت یبار غافلگیرش کنی...

باهاش از غذای چرب حرف هم نزن متنفره...

یه روز که خواستی ببینیش براش ماکارونی درست کن و ببر بخوره.خیلی خوشش میاد...

خیلی اهمیت میده طرف مقابلش زیبا و آراسته باشه...

چن وقت یبار بهش یاداوری کن که خیلی خوشتیپه...بگو که میترسی بجزتو از دیگرون هم دلبری کنه...

اگه بهش بگی که بهش بی اعتمادی خیلی ناراحت میشه...

دلش میخواد همیشه...حتی وقتی قهرین ....حتی وقتی بهم زدین...همیشه خودتو متعلق به اون حس کنی...

.

.

اگه...اگه بغلت کرد سرتو بذار رو سینش و صدای قلبشو خوب یادت نگه دار...

چون از اون لحظه به بعد قراره با آرزوی همون آغوش و یاد همون صدا به زندگی ادامه بدی...

.

اذیتش نکن...اون تمام زندگی منه...

شورش را در نيــ ـــاور دنيا...

من آرام جانى دارم كه شيريـ ــــــــــنى خنده هايش

شوريت را كه هيـ ــــــچ...
.
.
.
.
.
.
.
تلخيت را هم از بين ميـ ـــــبرد ..!

"عشق" یعنی :
.
اختیار بدی که نابودت کند...
اما...
.
.
.
"اعتماد" کنی که این کار را نمی کند...!

تویی که فکر میکنی خیلی خاصی :
نبودنت هم مثله بودنت عادت میشه ؛ شک نکن !

به سلامتی من!!!

منی که الان دلم گرفته و کسی نیست بگه چه مرگته

منی که دلخوشیم شده نت و دنیای مجازی 

منی که خوشی بهم نیومده 

منی که از همه رو دست خوردم

منی که مرحمه دله همه شدم ولی کسی مرحم دلم نشد

منی که با هر آهنگی زدم زیر گریه 

منی که بغضمو جلو همه قورت میدم که یه وقت گریه نکنم 

آره به سلامتی من . . . !!!

تنهایی ات را با کسی قسمت نکن رفیق 

این روزها آدم ها بیشتر تنهاترت میکنند

میدانی چه جوری؟؟

میگذراند حسابی وابسته اش شوی

دل ببندی ، عادت کنی به بودنش به صدایش به اس ام اس هایش

دوستش داشته باشی حسابی

بعد یهو یک جایی بی هوا

میرود و پشت سرش را هم نگاه نمیکند

مهم نیست تو بشکنی ، بسوزی ، اشک بریزی

و...........

او رفته است و تو بیشتر از هر لحظه دیگر تنهاتر میشوی

تنهایی ات را قسمت نکن رفیق ..               

يوسف مي دانست که تمام درها بسته اند ؛

اما بخاطر خدا و تنها به اميد او ،

به سوي درهاي بسته دويد و تمام درهاي بسته برايش باز شد ...

اگر تمام درهاي دنيا هم به رويت بسته شدند ؛

تو هم بخاطر خدا و با اعتماد به او ، به سوي درهاي بسته بدو ،

چون :

خــداي تــو و يوســف يکـيــسـت ...

تــو تکــرارےتـریـלּ " حـُضــور " روزِگـار مـنـے 


وَ مـלּ عـجـیـب بـﮧ آغـوش تـو 

از آלּ سوے فــاصـلـﮧ هـا خـو گــرفـتـ ﮧام....

ﺗﻌﻬﺪ ﺩﺍﺷﺘﻦ
ﻋﻤﯿﻖﺗﺮﯾﻦ ﺣس ﺩﻧﯿﺎﺳﺖ...
ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﺑﻪ ﮐﺴﯽ ﺗﻌﻠﻖ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯽ
ﺍﯾﻦﮐﻪ ﺑﺪﻭﻧﯽ ﺳﻬﻢ ﮐﺴﯽ ﻫﺴﺘﯽ ﻭ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﻩ
ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﺑﺪﻭﻧﯽ ﻫﻤﻪ ﻭﺟﻮﺩِ ﻋﺸﻘﺖ، ﺣﺘﺎ ﻧﮕﺎﻫﺶ ﻓﻘﻂ ﻭ ﻓﻘﻂ ﻣﺎﻝ ﺧﻮﺩﺕ ﻫﺴﺖ ﻧﻪ ﻫﯿﭽﮑس ﺩﯾﮕﺮ!
ﻫﻤﯿﻦ ﮐﻪ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﮐﻨﯽ ﺗﻮﯼ ﺩﻧﯿﺎﯼ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺑﺰﺭﮔﯽ
ﯾﮏ ﻧﻔﺮ ﻫﺴﺖ ﮐﻪ ﺧﯿﻠﯽ ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﻩ ﻭ ﺩﻟﺶ ﺑﺮﺍت ﺗﻨﮓ میشه
ﻣﻬﻢ ﻧﯿﺴﺖ ﺍﯾﻦ ﺗﻌﻬﺪ ﺍﻣﻀﺎﺀ بشه ﺗﻮﯼ ﯾﮏ ﺗﮑﻪ ﮐﺎﻏﺬ ﺑﯽﺍﺭﺯﺵ ﯾﺎ نه!
ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﻏﺬ ﭘﺎﺭﻩﻫﺎ ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﺯﯾﺎﺩ ﺍﻣﻀﺎﺀ ﺷﺪن ﻭ ﭘﺎﯾﺪﺍﺭ ﻧﻤوندن!
ﻋﺸﻖ ﺍگه ﻋﺸﻖ ﺑﺎشه
ﺍصلش ﺟﺎﯼ ﺩﯾﮕﻪﺍﯼ ﺳﻨﺪ ﺧﻮﺭﺩﻩ...
ﺗﻮﯼ ﺩل ﻣﻦ ﻭ ﺗﻮ؛
ﺩﺭﺳﺖ ﺟﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺿﺮﺑﺎﻥ ﻣﯽﮔﯿﺮه ﺍﺯ ﺍحساس ﻭﺟﻮﺩﺵ؛
ﺟﺎﯾﯽ ﻭﺳﻂ ﻗﻠﺐ ﻣﻦ ﻭ ﺗﻮ

ریتـــم ِ خنده هایتــــــــــــ را دوستــــــــــ دارم . . .

تو بین ِ تمــــــــــــام ِ آدم هـــــــــا . . .

در این کــــــُره ے خاکے . . .

تــــــــــــــافتہ ے جدا بافــــتہ اے . . .

لبخنــــــــــــد بزن نفـــــــــــــس مــــــــــــن

فقط و فقَــط برای من و تـــو: مـَـن!
با همان نسبتِ پنــ هان
یک عُمـــر
برای تک تک سلولهای مَردانـــه ات...
چـــه دووور ...
چـــه نزدیــک...
زنـــانه عاشـــقی می کنـم !

کل دنیا هم بگویند دوستم دارند ...

فایده ندارد !

اما ...

دوستت دارم های " تــــو "

چه غوغایی می کند ...

انگار روحم را تازه می کند

بیا تکرار کنیم این "عشق" را ... 

 آری ..." من" و "تو" دور از چشم هـــــــــــمه...

 معجزه ای میکنیم به نام " ما "....

 "ما " میتوانیم !!! شک نکن ...

بگذار حتی کودک درونمان هم نفهمد ...

 هـــــــــــیچ کس نمیداند که من و تو با هم میسازیم...

و بی هم فرو میریزیم ...

خط چینِ فاصله ها را پر میکنیم...

به امید فردایی پر از وصل...

پر از من...

پر از تـــــــــ♥ـو ...

پر از عشـــــــــــــــ♥ـق...

از توی کتاب چشمات قصه ی شادی رو بردن..

من بمیرم واسه قلبت که غمو بهش سپردن..

تو نگات یه دنیا غصه س ولی رو دنیا میخندی..

پشت پا زدن به قلبت ازشون تو دل نکندی..